به گزارش روابط عمومی موسسه زیتون، نشست نقد و بررسی کتاب «امید در آستانگی» اثر «محمد نصراوی» با حضور نویسنده کتاب و «احمد خالصی» پژوهشگر و آئین پژوه به میزبانی باشگاه اندیشه برگزار شد.
در آغاز این نشست با اشاره به وجود پژوهشهای گوناگونی که در خصوص موضوعات مشابه این کتاب به رشته تحریر درآمده است، تاکید شد: «امید در آستانگی» یک پژوهش تطبیقی و انسانشناسانِ پیرامون سه زیارت پیاده در آیین اسلام و نیز مسیحیت است که در نوع خود تازه است و نمونهای مشابه این پژوهش تاکنون صورت نگرفته است.
نویسنده کتاب به عنوان سخنران نخست این نشست، آشنایی با واژه «اتوپیا» را جرقه شروع نگارش این اثر عنوان کرد و اظهار داشت: به واسطه حضور در کنفرانسی که توسط انجمن «مطالعات اتوپیای اروپا» برگزار شد، به شکلی عمیقتر با این مفهوم آشنا شدم و به این مهم دست یافتم که این واژه در تمامی عرصهها قابل تعمیم است.
محمد نصراوی در ادامه اظهار داشت: در مطالعه زیارت آیینی مسیحیان و بعد از آن زیارت اربعین، وجود واژههایی با صیغه اتوپیایی و ارتباط آنها با دکترین شیعی مورد توجه فرار گرفت. همین مفهوم انگیزهای شد برای تجربه دوره ارشد پژوهش محور با راهنمایی اساتید دانشگاه «رویال هالووی» لندن.
وی در ادامه افزود: به اعتقاد اساتید این دانشگاه، ایده اتوپیا یک ایده غربی نیست و قابل تعمیم در تمام باورها و فرهنگها است. من هم با توجه به دغدغهای که داشتم و با توجه به اینکه از آنجا در فضای هویتی و مناسکی شیعه بزرگ شده بودم، تلاش کردم بتوانم با یک زبان و منطق مشترک میان پدیدههایی که به عنوان عناصر فرهنگی در خاورمیانه اعم از ایران، عراق و دیگر کشورهای اسلامی وجود دارد، با تمام دنیا ارتباط برقرار کنم.
نارضایتی نسبت به وضعیت موجود سرآغاز ایجاد ایده اتوپیا است
مولف کتاب امید در آستانگی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: در بررسی و تحقیق متعدد پیرامون نقطه آغاز ایده اتوپیا به دو علت رسیدیم؛ یکی درگیر شدن به روزمرگی است که هر انسانی ممکن است در زندگی روزانه خود درگیر آن شده باشد که در نتیجه آن نیازها، زمانها و بسیاری از موقعیتهایی که بر سر راه انسان قرار میگیرد تلف میشود.
عامل بعدی ایجاد نارضایتی نسبت به وضعیت موجود هر فرد است. هنگامی که انسان تصور میکند یک وضعیت جایگزین نسبت به وضعیت موجود وجود دارد، آن زمان است که آگاهی و هوش اتوپیایی او فعال میشود.
نصراوی از سه رویکرد اتوپیایی نام برد که یکی به مثابه ادبیات است و در داستانهایی مشهود است که حکایت از یک رویای جمعی، یا فردی دارند مانند «رساله جمهور» افلاطون و «مدینه فاضله» فارابی که محاکاتی از این رویای جمعی است.
شکل دوم را باید کنش اتوپیایی نامید که در قالبی اجتماعی و به صورتی هدفمند ما را از قوانین زندگی روزمره جدا میکند و در شکل سوم که اتوپیا را به مثابه یک روش تحقیق میتوان مشاهده و بررسی کرد. بر این اساس باید گفت زیارت یک کنش آئینی است برای یافتن فضایی که جدای از فضای زندگی روزمره ما را برای جبران برخی خسارات و زیانها مشتاق سازد و اینکه باید به این نکته توجه داشت این کنش در تمام ادیان و آئینها وجود دارد.
خداناباوران نیز گرایش به ایده اتوپیایی دارند
نصراوی تصریح کرد: حتی در فضای غیر خدایی و غیردینی نیز بعضاً شاهد انجام چنین کنشی هستیم؛ بهطور مثال نوجوانان استرالیایی در برههای از سال با ایجاد کمپی برای خود و وضع قوانین متفاوت در آن که البته چندان هم اخلاقی نیست، سعی در جداسازی خود از زندگی روزمره دارند. حتی غیر از اسلام و مسیحیت، یهودیان نیز آئینی دارند و با برگزاری مراسم و آئینی در فضایی به دور از روزمرگی، چند روزی سکوت کرده و به قطع ارتباط با همنوع خود میپردازند.
وی با اشاره به اینکه اتوپیا باوری مطلقگرا نیست، گفت: بر اساس نظریه برخی از اندیشمندان غربی باید تجسم و تعالی اتوپیا را در هنر بدانیم چرا که اثر هنری ماکت و چیزی عیان و محسوس از رویای بشری است و آنچه که در هنر رخ میدهد، همان موقعیت جایگزین است که انسان به دنبال دستیابی به آن است چه در موسیقی، چه در نقاشی و چه در تئاتر به ویژه در تئاتر که به نوعی محاکاتی است از نارضایتی نسبت به موقعیت حاکم در زندگی روزمره. چنین تلقی از اتوپیا در بخشی از این کتاب تحت عنوان انگارههای بشری که قابل لمس نیستند، آمده است.
شباهت زیادی میان پیادهروی اربعین و زیارت سانتیاگو وجود دارد
نویسنده کتاب امید در آستانگی، شباهتهای زیادی میان پیادهروی اربعین با سانتیاگو قائل شد و گفت: سانتیاگو نیز مکان مقدسی است در شمال غرب اسپانیا و جنوب فرانسه که هر ساله در تمامی ایام و البته بیشتر در ماه جولای عدهای با قدم گذاشتن در مسیری با مسافت 500 کیلومتر خود را به آنجا میرسانند که البته برخلاف کربلای معلی و پیادهروی آن، منطقهای است خوش آب و هوا اما با این وجود به ویژه پس از جنگ جهانی دوم در شلوغترین زمان تجمع زائران به آنجا شاهد حضور 15 هزار نفر هستیم و این در حالی است که در مورد پیادهروی اربعین حتی در زمان ظهور داغش در منطقه تعداد افراد شرکتکننده در این مناسک بزرگ، بسیار بیشتر از استقبالی است که از پیادهروی سانتیاگو میشود.
وی ادامه داد: مشاهدات من در مورد پیادهروی سانتیاگو بدون تجربه میدانی و تنها از رهگذر خوانش مردمنگارها و البته ارتباط با برخی شخصیتهایی است که آن را تجربه کردهاند، بوده است و باید به این مسئله اشاره کنم که در همه موارد چه سانتیاگو، چه اربعین و چه حج حتی اگر فردی خداناباور باشد، قرار گرفتن در آن فضا و جریان جاری، او را تحت تاثیر شدید خود قرار میدهد چرا که یک وجه مشترک میان او با دیگران که خداباور هستند وجود دارد و آن اینکه او نیز از وضعیت موجود ناراضی است.
در اندیشه و تفکر تشیع، امام (ع) خود اتوپیا محسوب میشود
نصراوی ادامه داد: اصلاً در اندیشه و تفکر شیعی، امام (ع) خود اتوپیا محسوب میشود چرا که پیروان ایشان که شیعه به معنای رهرو و مشایعتکننده هستند برای رسیدن به زندگی بهتر و آرمانیتر اساساً آنها را الگو و سرمشق خود قرار میدهند و به ویژه در مورد اربعین و پیادهروی آن فضای زیارت و قرارگیری در آن شاید تنها مراد زائر نباشد و او به دنبال آن است که با چنین حضوری که توجیه و بهانهای است، به امام و مقتدای خود این مسئله را بیان دارد که او همچنان وفادار به آرمانها و خط و مسیر متعالی اوست.
به گفته این پژوهشگر آئینی، با قائل شدن به اتوپیا کنش مربوط به آن «اتوپیک» نامیده میشود چنانکه که مثلاً در محیط مسجد و حسینیه زمانی که برای سیدالشهدا (ع) در حال سینهزنی و عزاداری هستید، این عزاداری و سینهزنی به مثابه یک اتوپیک کنشی است که معنا و مفهوم خاصی را خواهد داشت و به عنوان یک مفهوم پدیدارشناسی منجر به دگرگونی در حال و هوای شخص عزادار میشود که توامانی آن با حزن و اندوه در مصیبت شهادت امام حسین (ع) علاوه بر پرداختن به مناسک و آئینی خاص به نوعی این معنی را میدهد که شخص عزادار به دنبال مفر و وسیلهای است که از آنچه در قید و بند آن است و شاید بتوان از آن تعبیر به زندگی روزمره کرد با تاسی به سالار شهیدان نجات پیدا کند.
نویسنده کتاب امید در آستانگی در پایان سخنان خود اظهار داشت: به هر حال اتوپیا یک امر نسبی است و نه مطلق، چرا که هم ظرف زمانی و ظرفیتها و قابلیتهای فرد توان رسیدن به نقطه انتهایی آن را ندارد و هم همیشه وقتی از یک نقطه به نقطه دیگر که متعالیتر از نقطه نخست است حرکت میکنیم، نقطه سوم و به همین ترتیب نقاط دیگری نیز وجود دارند که نسبت به نقطه آغازین در مقام عالیتری باشند. همچنان که در امر زیارت هم ممکن است به شرط تشرف به بسیاری از اماکن زیارتی نظیر مشهد و یا کربلای معلی، هر نوبت انسان با قصد و نیتی متفاوت و البته کمالگراتری حضور داشته باشد که این خود قرابت او را با امری غایی اتوپیا هر آن بیشتر میکند.
طرح موضوع جدای از تعصب؛ نقطه قوت کتاب امید در آستانگی
در بخش دیگری از نشست نقد و بررسی کتاب امید در آستانگی، «احمد خالصی»، منتقد و آئین پژوه به نکات مثبت این اثر اشاره کرد و گفت اینکه مولف از سر تقریب و همدلی با مناسک و زیارات اشاره شده در این کتاب و یا تعصب و یا علاقهمندی به طرح این موضوع در کتاب نپرداخته و اتفاقاً تمامی ادله، برداشتها و تقریرات وی بر پایه اسناد و مدارک و مشاهدات به شکلی کاملاً بیطرفانه و از منظر یک ناظر بیرونی است؛ ازجمله نکات مثبت کتاب است.
وی در ادامه افزود: در بعضی جاها و حتی در کلام خود نگارنده نیز نوعی حسرت از اینکه چرا در مورد زیارت سانتیاگو تجربه شخصی میدانی صورت نگرفته است وجود دارد که این اتفاقاً یک نقص محسوب نمیشود، به هر حال یک پژوهشگر به دو شکل میدانی و کتابخانهای به مدارک و مستنداتی دسترسی پیدا میکند که این امر زمینه خلق اثر اوست و اتفاقاً در باب سانتیاگو ارجاعات در پاورقیها به منابع مکتوب ذکر شده و بعضاً به طور شفاهی اشاره شده و بسیار جامع و کامل است.
انتخاب معادلی برای واژه اتوپیا، دامنه اندیشه و تفکر مخاطب را محدود میسازد
خالصی با اشاره به اینکه مولف در نگارش این کتاب به دنبال واژهای معادل اتوپیا نبوده، گفت: با به کار بردن هر واژهای به طور حتم برداشت شخصی به وجود میآید و تلقی مخاطب را از این واژه در مسیری خاص قرار داده و ذهن او را در اندیشیدن به مفاهیم و مصادیق گسترده آن محدود میکند، به این خاطر باید چنین کاری را ستود اما در مورد شهر مکه و مناسک حج، مولف سریع به دنبال به کار بردن واژه جایگزین است و از واژه آرمانشهر استفاده میکند که البته با ادله و توضیحاتی که ارائه شد این امر پذیرفتنی و قابل قبول است.
این منتقد و آئین پژوه گفت: باید قائل به این مسئله بود که زیارت یک نمایش هنری و هنرمندانه در قالب یک آئین است و تمامی آئینها در فضای دینی و اسطورهای به یک شکل و فرم خاص بروز و ظهور میکنند که البته ممکن است با یکدیگر تشابهاتی نیز داشته باشند اما در اغلب موارد ویژگی و وجه تمایزاتی دارند که در این کتاب به درستی پرداخته شده است.
وی در پایان افزود: هر چند که در این کتاب صحبت از مکانهای خاص در برگزاری آئینی خاص است اما این کتاب سیر آفاق نیست و تنها سیر انفس است؛ اجتماعی از مردمان که در راه یافتن مفهوم گم شدهای که فقدان آن موجب نارضایتی ایشان از زندگی روزمره شده است، فضایی را برای انجام یک کنش اتوپیایی انتخاب کردهاند، کنشی که فرایند محور است و نه نتیجه محور و هر کدام چنانکه اشاره شد به قدر ظرفیت و قابلیت فردی و همچنین در توالی زمان بر اساس آنچه که در آن مدارج کمال و انسانیت را طی کردهاند به دنبال یافتن و بهرهمندی از آن هستند.