روابط عمومی موسسه زیتون: روزی که «ژوزف نیپس» فرانسوی پس از هشت ساعت تلاش موفق شد اولین تصویر دنیا را ثبت کند، احتمالاً کمتر کسی گمان میکرد این تصویر جرقهای شود برای خلق یک هنر، هنری که به مرور زمان و با پیدایش فناوریهای نو به یکی از مدرنترین هنرهای جهان تبدیل شود و آدمها برای ثبت نابترین لحظات یا اتفاقات زندگی به لنز دوربین رو بیاورند.
آدمهایی که نگاهشان متفاوت از سایرین است و اصلاً دنیا را از پشت لنز دوربینشان یک جور دیگر میبینند و یک جور زیباتر به بیننده نشان میدهند؛ از «سیندی شرمن» تا «رایان مک گینلی» عکاسان مطرح دنیای غرب تا استاد «حسین ملکی» پیشکسوت فقید دنیای عکاسی و هنرمندان سالهای نزدیکتر مثل «گوهر دشتی»، «محمدرضا میرزایی» و «شادی قدیریان»
از قدیمیها و پیشکسوتها که بگذریم، در همین حوالی خودمان، جوانان هنرمند هم روزگارمان هستند که با خلق آثار دیدنی، انگار رنگ ماندگاری به صحنههای زودگذر زندگی میزنند. «علی بیات» یکی از این هنرمندانی است که کارنامه هنریاش، پر است از آثار هنرمندانه و ماندگار.
جوان عکاس و مستندساز حرفهای، دارای مدرک بینالمللی عکاسی که از سالها پیش عکاسی را به عنوان یک هنر و بیشتر از آن، یک علاقه خاص دنبال کرده است.
ساخت تیزرها و مستندهای پشت صحنه سریالهای تلویزیونی مثل مجموعه «پایتخت»، «زیرخاکی» و فیلمهای سینمایی «خوابزده»، «آپاندیس»، «طلا»، «قانون مورفی» و ... بخشی از کارنامه موفق کاری این هنرمند جوان است که با حضور در دهها جشنواره داخلی و خارجی از جمله نمایشگاه عکس «جیتکس» دوبی، روز به روز بر تجربیات خود افزوده است.
اما گذشته از دنیای چند بعدی سینما و تلویزیون، امضای علی بیات را پای مجموعههایی میبینیم که ارزش آنها فراتر از یک اثر هنری، به بلندای زنده نگهداشتن یک تاریخ است، او با مستند دیدنی «وارثان بهشت» و روایت 160 سال ارادت ورزی عاشقان اهلبیت (علیهالسلام) به سیدالشهدا (علیهالسلام) در حسینیه «سادات اخوی»، اثری ماندگار خلق کرد و بعد از آن با ثبت مجموعه تصاویری از لحظات ناب راهپیمایی اربعین حسینی در قاب کتاب «چهلم»، نام و نشانش را با قافله راویان نهضت سیدالشهدا (علیهالسلام) گره زد.
علی بیات چند سالی است که حضور و اثرگذاری پررنگی در فعالیتهای موسسه زیتون دارد، او علاوه بر تصویربرداری مراسم سالیانه عزاداری دهه اول ماه محرم، به عنوان یکی از مدرسان آکادمی زیتون نیز ایفای نقش میکند؛ تدریس در دورههای متعدد آموزش عکاسی، چهار دوره کارگاه آموزش موبایل گرافی و تورهای یکروزه آموزش عکاسی از جمله فعالیتهای آموزشی این جوان هنرمند است که به اذعان قریب به اتفاق هنرجویانش، انگار فوت کوزهگری برای خودش کنار نمیگذارد و تمام دانستههایش را با سعهصدر تقدیم میکند..
با فاصله چند هفتهای از اتمام چهارمین کارگاه آموزشی «عکاسی با موبایل» برای انجام یک مصاحبه کوتاه از او سراغ گرفتیم. با وجود مشغله فراوان با روی گشاده و جملات مختصر و مفید، پاسخگوی سوالات مان بود.
ضمن آرزوی موفقیت برای این هنرمند جوان، متن کامل گفتگو را در ادامه با هم میخوانیم:
- دوره عکاسی یا موبایل گرافی؟ تدریس کدام یک برای شما جذابتر است؟
با توجه به فراگیری موبایل و کاربرد دوربینهای موبایلی، نیاز بیشتری برای آموزش عمومی افراد دیده میشود و بالطبع من نیز تدریس عکاسی موبایلی را ترجیح میدهم.
- بعد از برگزاری چندین دوره آموزشی در موسسه زیتون، فضای موسسه را برای تربیت نیروی کار بلد و حرفهای چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من موسسه زیتون فضای خانوادهها و جوانان را هدف گرفته و از این لحاظ مکان مناسبی برای آموزش پایه است تا افراد پس از آشنایی با بعضی از مباحث، دورههای تخصصیتر را در محیطهای دیگر تجربه کنند.
- تبلیغات از جمله مهارتهایی است که در شرایط این روزها میتواند درآمدزا باشد و البته طرفداران خاص خود را هم دارد، هنرجوهای شما از چه دسته مخاطبینی هستند؟ آیا بودهاند افرادی که برای استفاده از این فن در عرصه فرهنگ و بهطور خاصتر تولید محتوای دینی و فرهنگی در کلاسها شرکت کرده باشند؟
بله بسیاری از هنرجوهایی که در دورههای آموزشی شرکت کردند، افرادی بودند که برای رونق کسبوکارشان احتیاج به کار تبلیغاتی و یادگیری هنر عکاسی داشتند و بعضاً در میان این افراد، برخی هنرجویان بوده و هستند که حوزه کاریشان مرتبط با امور فرهنگی و دینی بوده است.
- آیا برنامهای برای ارزیابی جدی هنرجویان و یا بازخورد عملی از این دورهها و کارگاهها داشتید؟
بازخوردی که بنده به عنوان مدرس کارگاه و دورهها از هنرجویان داشتم، محدود به برگههای نظرسنجی پایان کلاس بوده است و به همین دلیل از ارتقا عملی هنرجوها اطلاع زیادی ندارم.
- علاوه بر تدریس، حضور در مراسمهای خاص موسسه مثل مراسم دهه ماه محرم یا مجمع حامیان موسسه زیتون از جمله تجربههای حضور و همکاری مشترک شما در این موسسه است، از این تجربهها بگویید و تفاوت آن با کارهای حرفهایتر و به نوعی رسمیتر مثل تجربیات تلویزیونی و سینمایی؟
در فضای کاری حرفهای، وضعیت کاملاً مشخص است، فضا کاملاً حرفهای است و آدمهای حرفهای میآیند و به صورت منظم و حساب شده و بعضاً با قیمتهای بالا تولید محتوا میکنند؛ اما کاری که در موسسه زیتون صورت میگیرد، مرتبط با خانوادهها به خصوص خانوادههای مذهبی است و بعضاً تلاش برای جذب خانوادههایی که کمی از این فضا فاصله دارند. این فعالیتها علیالظاهر حرفهای نیستند و شبیه فعالیتهای هیئتی است؛ اما نکتهای که باید به آن توجه کرد وجه تمایز موسسه زیتون با سایر فعالیتهای غیر حرفهای از این دست است و آن هم اینکه موسساتی با این سبک و سیاق، به همان شکل هیئتی کار را پیش میبرند اما تفاوت موسسه زیتون در این است که برای مخاطب عمومی ارزش قائل میشود و فعالیتهای آموزشی خیلی سنجیده و منظم انجام میشود. این نوع فعالیت با برنامه، در بازاری که همه دنبال جذب سلیقه مخاطب هستند، در جذب و استمرار حضور مخاطبان تلاشی موفق است.
- همانطور که مستحضر هستید خطمشی موسسه زیتون و محور فعالیتهای این موسسه بر محور معرفی جهانی سیدالشهدا (علیهالسلام) و یاریرسانی به ایشان است. به نظر شما به عنوان مدرس دورههایی از جمله تبلیغات که در روزگار دیجیتال امروز کاربرد زیادی دارد و البته در نوع خود بسیار تاثیرگذار هم هست، از این مهارت چگونه میتوان برای پررنگتر کردن مفهومی به نام دین و مشتقات آن استفاده کرد؟ آیا اصلاً مهارتهای فردی بستر مناسبی برای این مقوله اجتماعی است؟
طبیعی است که توانایی پیدا کردن در هر زمینهای میتواند جایی به کمک آدم بیاید. این نوع آموزش هم یک نوع مهارت است و آدم بلاخره به یک ابزاری مسلط شده است. ما در این دورهها یک تکنیک و ابزار به هنرجویان یاد میدهیم و بعد از ان دیگر نوع نگاه و جهانبینی خود افراد است که تعیین میکند با استفاده از این ابزاری که آموختهاند، سراغ تبلیغ چه چیزی بروند و در چه فضایی قدم بردارند.
قطعاً هر کسی اگر مهارت را درست بیاموزد، در زمینه کاری خود میتواند از آن استفاده کند و چون طیف هنرجوها بیشتر در این فضا هستند که کارهای تبلیغی انجام دهند، قطعاً این دوره میتواند برایشان مفید باشد. چنانکه پیش از این بوده و هست.
- به جا گذاشتن یک آرشیو فیلم و عکس از مراسم مناسبتی به نام امام حسین (علیهالسلام) و با امضای «علی بیات» چه حس و حالی به شما منتقل میکند؟
قطعاً جاودانگی یکی از دغدغههای همیشه بشر بوده و اینکه انسان در هر زمینهای بتواند اثر جاودانی از خود به جا بگذارد، حس خوبی به انسان میدهد و احساس میکند بر مرگ غلبه کرده است.
من واقعاً افتخار میکنم توانستم آثاری خلق کنم که مرجع هستند. اینکه کسی یا مجموعهای برای شناخت یک مکان مذهبی با قدمت چندین ساله مثل «حسینیه سادات اخوی» با اسم من جستجو میکند جای خوشحالی فوقالعاده است و من از این موضوع لذت میبرم و خوشحالم این اتفاق در موسسه زیتون و سایت کرب و بلا افتاده و باعث افتخار من است.
و از اینکه توانستم کاری کنم که آن لحظات از تاریخ ثبت شود و به ترویج این نوع تفکر و این آیین کمک کنم، بسیار خوشحالم و به خود میبالم.
و حرف آخر:
حرف آخر اینکه وقتی میبینم موسسه زیتون آنقدر حرفهای، درست و به روز، کار و فعالیت تعریفشده خود را انجام میدهد لذت میبرم و این همان نقطه تمایز موسسه زیتون با سایر موسساتی است که در این مسیر حرکت میکنند و امیدوارم این موسسه در ترویج تشیع و نام امام حسین (علیهالسلام) توفیق روزافزون داشته باشد.
ثبت نظر شما